ღღღ جاده عشق ღღღ
دكتر گفت : آرامبخشهايت را خورده اي ؟
غيرتي شدم و گفتم : با لبان محبوبِ من چه كاری داري؟! ...
بعضے ها رُو بایَد اَز تو رُویاتْ بــِڪِشے بیرون
مُحڪَمْ بَغَلِشْ ڪُنے،
بَعد آروم دَرِ گوشِش بــِگے :
آخِــﮧ تُو چــِرا واقِعے نیستے لامَّصَبـْ. . . ؟
تقصیر از من است ...
آن زمان که گفتی ...
قول بده همیشه کنارم بمانی ...
یادم رفت بپرسم ...
کنار خودت یا خاطره هایت !!!
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در 1 آبان 1391برچسب:مگه من چی کم گذاشته بودم بیوفا؟؟, ساعت
19:9 توسط عرفان رحيم زاده| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |